Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، این مراسم، امروز (یکشنبه، سیزدهم آذرماه) در حال و هوایی بارانی از منزل این شاعر، با حضور ابوالقاسم ایرانی، فرهاد عابدینی، پونه ندایی، کامیار عابدی، مهدی مظفر ساوجی و نوروزی، مدیر بنیاد مقبره الشعرا شهریار و خانواده او برگزار شد.

مراسم با شعرخوانی، به زبان ترکی آذربایجانی آغاز شد و سپس کامیار عابدی در سخنانی گفت: شخصی که پیکرش اینجاست، از بزرگان فرهنگ وادب کشورمان بود و آثارش همچنان پاینده و جاویدان است زیرا ایشان در هفت دهه با اخلاص تمام اندیشه‌ها، تامل‌ها، لحظه‌ها، حس‌ها و تصویرها و صورت‌های ذهنی خود را هم به زبان فارسی و هم به زبان مادری‌اش ترکی آذربایجانی، در کلام ریخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یدالله مفتون امینی درگذشت | جزئیات علت فوت

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: وجود مفتون برای کشور بسیار غنی بود. او جزو مفاخر کشور ماست، او جزو نسل طلایی است که در دهه ۱۳۲۰ فعالیت شعری خود را آغاز کرد؛ هوشنگ ابتهاج، شاملو، سپهری و سیاوش کسرایی از این نسل بودند. این‌ها آدم‌های برجسته‌ای بودند که تمام وجود خود را در شعر و کلام، ارزشمند خود ریختند.


او افزود: طبق اطلاع تاریخی، مفتون امینی جزو آخرین نفر از نسل طلایی بود که با رفتن او پرونده این نسل طلایی به لحاظ جسمی بسته می‌شود و به لحاظ روحی به تاریخ ادبیات کشور ما سپرده می‌شود.

او سپس شعری از مفتون امینی که در سوگ صمد بهرنگی سروده بود، خواند.

کامیار عابدی در پایان گفت: یاد مفتون همیشه به نیکی در ادبیات ایران خواهد ماند و تاریخ ادبیات ایران همواره پایدار خواهد بود.

مفتون شاید شبیه سهراب سپهری بود 

مهدی مظفر ساوجی نیز در این مراسم با بیان اینکه مفتون از پیروان راستین احمد شاملو بود، اظهار کرد: مفتون انزوای خودخواسته ‌ای داشت و از این که در جمعی حاضر شود، پرهیز داشت. کمتر اتفاق می‌افتاد شعر بخواند. او انسان شریف و وارسته‌ای بود.

او ادامه داد: از سال ۱۳۸۲ پیگیر این بودم که تجربه‌های او را به نسل بعد منتقل کنم. معتقدم اگر تجربه‌ها در صندوقچه اسرار سینه این هنرمندان به خاک برود، نمی‌توانیم راه را درست برویم و چراغی که ایشان به دست ما می‌دهد، مسیر را باز کنیم. من با طیف وسیعی از هنرمندان گفت‌وگو داشتم، مصاحبه با مفتون از سال ۱۳۸۲ آغاز و در سال ۱۳۹۷، تمام شد، مصاحبه ۱۴ سال طول کشید زیرا درجه خلوص مفتون خیلی بالا بود و تواضع و فروتنی داشت که در معدود آدم‌ها دیدم و شاید مفتون شبیه سهراب سپهری بود. این کتاب با عکس همراه است و کتاب جلد دیگری دارد که در یکی دوسال آینده آماده می‌شود.

مظفری در پایان شعر شفیعی کدکنی را که به مفتون و منوچهر آتشی تقدیم کرده و سپس شعر شهریار را که برای مفتون سروده بود، خواند.

در ادامه با انتقال پیکر مفتون امینی به بهشت زهرا، پیکر این شاعر در قطعه ۱۱۱، ردیف ۱۶، شماره ۶۲ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
سپس ریاضی، با خوانش شعری به زبان ترکی آذربایجانی گفت: استاد مفتون شاعر پرآوازه ایرانی و آذربایجان بود، بزرگان شعر جمع هستند و از ما طرف انجمن‌های ادبی آذربایجان (صابر و ساحر و ایشیق) تسلیت می‌گوییم.

اسدالله امرایی هم با خواندن شعر ترکی و با عرض تسلیت، در سخنانی گفت: به دلیل سردی هوا سخن را کوتاه می‌کنم. دیگران درباره آثار او صحبت کرده و نوشته‌اند. من دلم می‌خواهد درباره سجایای اخلاقی او بگویم. سال‌های زیادی به لطف فرهاد عابدینی و غلامحسین سالمی که به دلیل بیماری امروز حضور ندارد با مفتون امینی حشر و نشر داشتم. آخرین بار با آقای عابدینی که به دیدنش رفته بودیم، گفت: «من شمع رو به خاموشی» هستم، به نظر به شاعر الهام شده بود امسال را به پایان نخواهد رساند.

او خاطرنشان کرد: یکی از ویژگی‌های مفتون این بود که ندیدم پشت کسی حرف بزند یا از کسی گله کند، یا بحث‌هایی  که در بین دیگران است. نگاهش به دنیا نگاه خیر بود، به اطرافیان با محبت نگاه می‌کرد و هیچگاه ایشان را در حالت عصبانیت ندیدم. توصیه‌اش این بود، دنیا محل گذر است، مسافرانی هستیم که قرار است چند صباحی در این دنیا بمانیم و برویم، خدماتی که ارائه می‌کنیم و مهربانی نسبت به دیگران اجاره منزلی است که در این دنیا اشغال کرده‌ایم. باید سعی کنیم اجاره‌مان را به موقع بپردازیم و سعی کنیم به انسان و انسانیت محبت کنیم.


محمد متینی‌زاد- داماد او- نیز در این مراسم گفت: مفتون امینی، نزدیک به هفتاد سال بلندترین قله‌های شعر را فتح کرد، از خود ۱۶ دفتر شعر، چند مجموعه و بی‌شمار مصاحبه به یادگار گذاشت و آخرین روزهای زندگی‌اش هم هنوز پرکار و خلاق بود.

او افزود: او همیشه امید داشت و به فردا فکر می‌کرد، از امروز بهره می‌برد، برای فردا برنامه داشت. مفتون علاوه بر نوشته‌هایش در زندگی و رابطه‌هایش هم شاعر بود. هرکس او را از نزدیک شناخته بود، می‌دانست که مفتون اصیل زیست و همیشه خودش بود در هیچ دوران زندگی‌اش خود را به هیچ جریانی نسپرد، می‌شود گفت خودش صاحب جریان و تصمیم‌سازی  و انتخاب منحصربفرد، بود گرچه می‌دانست این شیوه برای شهرت و موفقیت و محبوبیت سودی نخواهد داشت اما به جد بر روی آن اصرار داشت.

متینی‌زاده در ادامه بیان کرد: هرگز در زندگی به دنبال ثروت و مقام و شهرت نبود اما همواره دغدغه وجدان و شرافت و انسانیت داشت، چه در شعرش و چه در زندگی و رابطه‌هایش به دنبال خلق معنی و زیبایی بود.

او افزود: مفتون می‌گفت علاوه بر شاعر بودن از من با قاضی بودن هم یاد کنید، می‌دانیم در قضاوت هم عادل بود. معیار رابطه‌هایش مهربانی و یکرنگی بود و هنر این را داشت درون آدم را ببیند و بفهمد. با همه این ویژگی‌های کمیاب و با دانش و خرد فراوانی که داشت برای هر یک از ما نزدیکانش تکیه‌گاهی انکارناپذیر بود. چه سعادتمندیم که چنین انسان والایی را در خانواده و در زندگی خود داشته‌ایم. اکنون زمان جدایی فرا رسیده اما تاثیر او بر تک‌تک ما همیشگی و جاودانه است و بی‌شک شخصیت و منش آموزه‌های او راهنمای زندگی ما خواهد بود.

او در پایان از حاضران سپاسگزاری و همچنین از دختر بزرگ او که در ایران نیست یاد کرد.

حین مراسم اعلام شد که مراسم یادبود مفتون امینی، روز پنجشنبه (هفدهم آذرماه) از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ در سالن خیریه رعدتهران به نشانی شهرک غرب، فاز دو، هرمزان، پیروزان جنوبی، شماره ۷۴ برگزار خواهد شد.

سهیل محمودی و رضوان ابوترابی از دیگر حاضران در بهشت زهرا بودند.


 

کد خبر 725590 برچسب‌ها شعر و شاعر ادبیات

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: شعر و شاعر ادبیات مفتون امینی نسل طلایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۰۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران

خبرگزاری مهر، گروه استان ها – بهرام قربانپور: روایت گری از برخی افراد و شخصیت ها به قدری شیرین و جذاب و البته سخت است که گاهی در ادای مطلع کلام می ماند که چگونه و از چه زاویه دیدی وارد این روایت شود.

همه ما حداقل یک بار آوازه «گل آقا» به گوش ما خورده است چه آنهایی که در دوران زیستش با آن زندگی کرده اند و چه امروزی ها که با الهام گیری از نقل و قول های بزرگان از آن تصویری دلنشین و خاطره انگیز در ذهن و اندیشه خود متصورند.

«گل آقا» پدر طنز معاصر

با این نام آشنای دیروز و امروز یعنی «گل آقا» می خواهم شما را به فومن ببرم دیار بزرگان، عارفان و ادیبان؛ دیاری که در آن بهجت عارفان، شیون فومنی و کیومرث صابری فومنی رشد یافته و مایه افتخار گیلان و ایران شده اند.

نام «گل آقا» که به میان می آید به ناگاه یاد زنده یاد «کیومرث صابری فومنی» می اُفتیم؛ مردی که بعدها به عنوان پدر طنز معاصر لقب گرفت. مردی که به پیکره صنعت طنز در ایران روح و جان بخشید و به نوعی قلم، اندیشه و تراوش های فکری اش احیاگر «طنز» پس از انقلاب اسلامی شد.

اُنس گیری مردم و مسوولان با طنز «گل آقا» برخاسته از روحیه نرم، لطیف و نقادی زنده یاد کیومرث صابری فومنی بود به گونه ای که از بالاترین مقام حکمرانی کشور تا افراد معمولی جامعه با طنزهای این نابغه طنز ایران ارتباط برقرار می کردند و این ارتباط همچنان سال ها پس از مرگش ادامه دارد.

کیومرث صابری فومنی مشهور به «گل‌آقا»، ادیب و طنزپرداز معاصر، هفتم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در یکی از روستاهای فومن گیلان به دنیا آمد. کیومرث در همان دوران کودکی با ضایعه دردناک مرگ پدر مواجه شد و تمام ناملایمات زندگی بر دوش مادر سنگینی کرد، اما مادر به تنهایی از پس مخارج سنگین زندگی بر نیامد و برادرش در حالی که فقط ۱۵ سال داشت با کنار گذاشتن تحصیل، راهی بازار کار شد تا کمک حال مادر در تامین مخارج زندگی باشد.

«گل آقا» معلمی برای تمام نسل ها

روزهای بی پدری شیرینی های دوران کودکی و نوجوانی را از کیومرث ربود اما این حُزن بی پایان سبب نشد تا وی انگیزه اش را برای زندگی به دست باد بسپارد.

کیومرث تحصیلات ابتدایی خود را در فومن گذراند و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به شاگردی در یک مغازه خیاطی پرداخت اما در اواخر مهر همان سال به اصرار مادر و دوستانش، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد.

در ۱۶ سالگی در امتحان ورودی دانشسرای کشاورزی ساری که از شهرستان فومن فقط یک دانش آموخته را می‌پذیرفت، قبول شد. ۲ سال در آنجا تحصیل کرد و پس از قبولی در امتحانات در ۱۸ سالگی به عنوان معلم یک دبستان روستایی به «کَسما» از توابع صومعه‌سرا رفت و یک سال در آنجا معلم بود. سال بعد از آن به دهی به نام «کوچه چال» از توابع «ماکلوان» در نزدیکی فومن منتقل شد.

او مدت یک سال، مدرسه چهار کلاسه آنجا را به تنهایی اداره می‌کرد.

کیومرث فرد بسیار زرنگ و تیزهوشی بود و مقاطع تحصیلی اش را در کمترین زمان پشت سر گذاشت؛ علاقه اش به شعر و ادبیات او را وارد فضای شاعرانگی کرد و نخستین شعرش را در اوج نوجوانی با مضمون «یتیم» سرود و در روزنامه دیواری مدرسه به چاپ رساند، تا اولین کار رسانه ای و مطبوعاتی اش را با غم و اندوه شروع کرده باشد.

«گردن شکسته فومنی» اثر ماندگار کیومرث صابری است که در نقد روزهای خفقان استبدادی طاغوت گفته شده، اثری که پای کیومرث را به «توفیق» و یا بهتر بگویم به نوشتن طنزهای سیاسی باز کرد.

مرد گیلانی که مشاور حضرت آقا شد

صابری پس از انقلاب و در زمان نخست‌وزیری شهید رجایی به مقام مشاورت فرهنگی و مطبوعاتی نخست‌وزیر منصوب شد. در زمان ریاست‌جمهوری شهید رجایی به مشاورت فرهنگی رییس جمهوری رسید و تا زمان شهادت رجایی در این مسوولیت باقی بود و هنگام ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای در همان منصب ابقا شد.

مشاغلی که صابری از بعد از انقلاب برعهده داشته است، عضو هیأت مؤسس انجمن موسیقی، مشاور وزیر مسکن و شهرسازی، مدیرکلی دفتر آموزش بازرگانی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹)، تدریس در کلاس های حضوری دانشکده مکاتبه‌ای، تدریس در دانشکده روابط بین‌الملل، تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، همکاری با معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مشاور افتخاری (۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹)، عضو منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی در کمیته نامگذاری و عضو هیأت ایرانی در کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد (دهلی نو ۱۳۶۱) تنها بخشی از مناصب سیاسی کیومرث صابری فومنی بود، مناصب و مشاغل سیاسی نمی‌توانست، صابری را راضی کند به همین علت به تدریج از مشاغل سیاسی کناره گرفت و در بُعد فرهنگی کار خود را وسعت بخشید. او که مسوولیت مجله رشد ادب فارسی را برعهده داشت، گهگاه مطالبی برای روزنامه اطلاعات می‌نوشت. سفرنامه شوروی او که بعداً با عنوان «دیدار از شوروی» به صورت کتاب منتشر شد، از این دست مطالب بود.

کیومرث صابری مدت‌ها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در خاطر داشت. نخستین دو کلمه حرف حساب گل‌آقا، ۲۳ دی ۱۳۶۳ خورشیدی در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. طنز سیاسی که از ۱۳۵۹ خورشیدی به این سو تعطیل شده بود با شکل‌گیری این ستون طنز، دوباره به بار نشست و جان تازه‌ای گرفت.

با گذشت مدت زمانی کوتاه از آغاز انتشار «دو کلمه حرف حساب»، صابری به عنوان مهم‌ترین منتقد حکومت در داخل کشور، مطرح شد.

قدرت قلم و جسارت صابری در بیان واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی، موجب شده بود که او را «سوپاپ دولت» قلمداد کنند، اما صابری بدون توجه به نظرات دلسردکننده‌ای که برخی عنوان می‌کردند، به کار خود ادامه داد و ظرف مدت کوتاهی، توانست توجه بسیاری از مردم، مقامات، ادبا، نویسندگان و رسانه‌های داخلی و خارجی را به خود جلب کند.

صابری با اینکه مقام بالایی در نظام سیاسی احراز کرده بود، کار طنز سیاسی را بیشتر جدی گرفت و بدون اعتنا به سختی‌های کار به راه خود ادامه داد. پس از گذشت نزدیک به ۶ سال از انتشار نخستین

گل آقایی را جای «آقای وزیر» پذیرفت

دو کلمه حرف حساب، صابری که پیش از آن تقاضای انتشار یک هفته‌نامه جدی به نام «فصل جدید» کرده و امتیازش را نیز گرفته بود، به دلایلی از انتشار آن منصرف شد و تقاضای امتیاز هفته‌نامه طنز با نام «گل‌آقا» را کرد و توانست در آبان ۱۳۶۹ خورشیدی، نخستین شماره هفته‌نامه گل‌آقا را منتشر کند.

استقبال مردم از این مجله، غیرقابل تصور بود. تمامی نسخه‌های اولین شماره هفته‌نامه گل‌آقا در سراسر تهران ظرف کمتر از نیم‌ساعت به فروش رفت و شماره‌های سال اول گل‌آقا بعدتر در تیراژ وسیع تجدید چاپ شد.

صابری بعد از آن، امتیاز انتشار ۲ نشریه دیگر را هم گرفت. انتشار نخستین شماره ماهنامه گل‌آقا در مرداد ۱۳۷۰ خورشیدی و همچنین انتشار نخستین سالنامه گل‌آقا در اواخر همان سال، نشان داد که صابری با چنته‌ای پُر، پا به عرصه طنز کشور گذاشته است و مردم ایران نیز با استقبال کم‌نظیر خود، مشوق او در این راه شدند، علاقه مندی، توانمندی و ظرافت کیومرث در حوزه طنزنویسی سبب شد تا در این زمینه سرآمد شده و به وی لقب «پدر طنز معاصر» دهند. این بزرگمرد ادیب گیلانی به قدری در طنز غرق شده بود که به جای عنوان «آقای وزیر»، «گل آقا» را برای خودش برگزید.

واقف گیلانی طنز ایران

«رضا رفیع» طنزپرداز خوشنام کشور که سالها نزد استاد صابری شاگردی طنز را دوره کرده است، می گوید: استاد کیومرث صابری فومنی جوانی و تمام عمرش را وقف «طنز» کرد تا به حق امروز بتوانیم ایشان را پدر طنز معاصر بنامیم.

نجابت و ادب از یک سو و اتکا و ابتنای بر ادبیات از سوی دیگر به طنز گل آقا ماهیت و هویت بخشیده بود تا جایی که تمام رجال و بزرگان سیاسی و ادبی شیفته طنز فومنی شده بودند.

این طنزپرداز مطرح کشور، تولد «گل آقا» را نقطه عطفی در تاریخ طنز کشور دانست و ادامه می دهد: چاپ شماره اول «گل آقا» در ساعت اولیه غیب شد؛ استقبال از گل آقا نشان دهنده پختگی و بلوغ ادبی و فکری قلم استاد صابری بود.

رفیع، گل آقای دیروز را به مانند فضاهای طنزآلود امروز نظیر اینستاگرام تشبیه کرد و معتقد بود که مخاطب میلیونی گل آقا بیانگر جایگاه تثبیت شده آن در ادبیات فارسی است که دیگر تکرار نشد.

این طنزپرداز از آمال و آرزوهای پدر طنز معاصر می گوید: گل آقا آرزو داشت که رشته «طنز» در دانشگاه ها و مراکز آموزشی راه پیدا کند آرزویی که با خودش به بهشت زهرای تهران برد.

این طنزپرداز مطرح کشور که سال ها همکار زنده یاد صابری فومنی در هفته نامه گل آقا بود و حتی دبیری این نشریه را بر عهده داشت، تورقی به خاطراتش با «گل آقا» می کند و می گوید: در اوایل حضورم در گل آقا بود که در دفتر تحریریه نشسته بودم و نامه ای از کیومرث (مدیر مسوول) به من رسید در حال پاسخ این نامه بودم که نامه دیگری از وی برای من ارسال شد که روی آن نوشته بود «محرمانه-آقای رفیع ملاحظه کند».

نامه را باز کردم که در آن نوشته بود؛ (آقا رضا در این مجموعه دو چیز ممنوع است، یکی استفاده از روان نویس سبز مخصوص مقام شامخ مدیرمسوول گل آقا و دیگر استفاده از سرویس بهداشتی دفتر مدیرمسول).

فضای مجازی و مسیر قهقهرایی «طنز»

به گفته رفیع، طنز امروز به نسبت یک قرن گذشته پخته تر، جا افتاده تر و پیشرفته تر شده و البته با حضور فضاهای مجازی و رسانه های تصویری قالب های طنز هم دستخوش دگرگونی های عجیبی شده و رنگ و لعاب بهتری پیدا کرده است.

به اعتقاد این طنز پرداز، ایجاد بسترهای فضای مجازی موجب بالندگی طنز در بخش های مختلف شده البته نباید از آفت های سوء فضای مجازی هم به سادگی گذشت، آفت ها و آسیب هایی که اگر با مراقبت های ویژه و حساب شده همراه شود می تواند موجب شکوفایی بیشتر طنز شود.

رفیع معتقد است؛ با بروز و ظهور اینترنت و فضای مجازی دیگر گل آقای کاغذی و مطبوعاتی خواهان دو دهه گذشته را ندارد و باید گل آقا را از فضای مکتوب به جلوی دوربین ها آورد.

تغییر مولفه های رسانه ای برای گل آقا می تواند دوباره احیاگر طنز گل آقایی شود اگر چه خودِ کیومرث و یاران تحریریه گل آقا به آرامش ابدی رفتند اما می توان با برگزاری دوره های آموزشی، جشنواره های طنز نظیر «طنز پهلو» و امثال این کارهای فرهنگی و رسانه ای نسل امروز را با تفکر و اندیشه گل آقا پیوند زد.

به گفته رفیع، رهاشدگی فضای مجازی جایگاه واقعی طنز را با محتواهای هجو، بی ارزش و دور از مرزهای اخلاقی به قهقرا برده است که باید این فضا مدیریت و ساماندهی شود تا مسائلی از قبیل لودگی، پرده دری و هرزگی یا طنز به خورد مردم داده نشود.

گل آقا من را زنده کرد

«احمد عربانی» کاریکاتوریست طنز کشور که از «توفیق» تا «گل آقا» افتخار همکاری با کیومرث صابری فومنی را داشته می گوید: همکاری با گل آقا فصل تازه ای برای زندگی من بود و به نوعی با گل آقا دوباره زنده شدم.

«دو کلمه حرف حساب» صابری در روزنامه اطلاعات دنیای تازه ای را به ادبیات طنز وارد کرد و سبب رویش هایی در حوزه طنزپردازی شد و پس از آن پدیدآیی گل آقا این روند را تکمیل کرد.

این کاریکاتوریست مطرح کشور که همکاری با گل آقا را تولدی دوباره در عرصه طنز دانست و می گوید: پنجره طنز «گل آقا» هوای تازه ای به ادبیات آن دوران بخشید و نیاز مبرم و ضرورت مدار زمانه خویش بود.

به گفته عربانی، ارتباط صمیمی و نزدیک کیومرث صابری با سران عالی رتبه نظام دست ما را برای قلم فرسایی و کاریکاتوریستی آزاد کرده بود و مطالب لبه تیغی را به طنز می کشیدیم.

حُسن خلق، مهربانی، ادب و متانت گل آقا هنوز هم در خاطر «احمد عربانی» نقش بسته و پاک شدنی نیست و با شور و شوقی خاص از روزهای خوبش با استاد صابری (گل آقا) برای ما نقل می کرد که گویی همین دیروز با هم نشستند و چای میل کردند.

این کاریکاتوریست پیشکسوت کشور به نقل خاطره ای از سوژه یابی های طنز گل آقا اشاره می کند و می گوید: در یک شماره ای از نشریه موضوع راهیابی به مجلس بود (دوره چهارم مجلس)، عکس تیتر اصلی مجلس را کشیدیم و در سر در مجلس یه جاده ای طراحی کردیم که افراد با موتور گازی و ژیان وارد می شدند و از سوی دیگر تیپ اتو کشیده و با خودروی بنز و مدل بالا خارج می شدند.

جوشش استعدادی طنز با گل آقا

«سعید زینعلی زاده» طنزپرداز جوان کرمانی در وصف گل آقا می گوید؛ اگر نسل جوان اسم شناسنامه ای گل آقا به گوشش نخورده باشد حداقل نام «گل آقا» برای مردم ایران آشنا است.

شور و جوشش طنز گل آقا سبب شده تا نسل جوان دیروز و امروز با تکیه بر ادبیات غنی این شخصیت بزرگ گیلانی به سمت «طنز» سوق پیدا کنند.

«علی اکبر مدرس زاده» طنزپرداز کرجی هم می گوید: جوانان زمانه گل آقا بی دهه ۶۰ الی ۸۰ با طنز این بزرگمرد گیلانی عشق بازی می کردند.

به اعتقاد وی گل آقا خدمت بزرگی به دنیای ادبیات و طنز کشور کرد تا جایی که اکنون این ثمرات بعد گذشته این همه سال همچنان ساری و جاری است.

«فرامرز ریحان صفت» طنزپرداز گیلانی هم که خاطرات زیادی با طنزهای گل آقا دارد، می گوید: زنده یاد صابری فومنی با «گل آقا» سبک و سیاق جدیدی را وارد ادبیات طنز کرد و خالق طنزپردازی نوین شد.

کیومرث صابری فومنی یا همان گل آقای ایران زمین پس از دوره‌ای از تحمل بیماری سرطان خون در صبح ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ خورشیدی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای پایتخت آرامید.

کد خبر 6093719

دیگر خبرها

  • تجلیل از برگزیدگان جشنواره «طنز پهلو» در زادگاه پدر طنز معاصر ایران
  • روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران
  • بایرن در خانه برابر رئال متوقف شد/ زخم وینیسیوس بر پیکر مونیخی‌ها
  • آرژانتین مسی را ابدی می‌خواهد: تا ابد بازی کن لئو!‏
  • مستند «کابوس ژنرال» به آنتن شبکه سه رسید/ قدرت نظامی ایران معاصر
  • مرکز رصد فرهنگی کشور: ۶۵ درصد از مردم در خانه دیوان حافظ دارند
  • واکنش عرب‌ها با دیدن نیسان طلایی ایرانی (فیلم)
  • موزه نادر، خانه‌ای برای ادب‌ورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
  • بازگشت پدر به خانه
  • گرامیداشت سالروز تولد سیمین دانشور برگزار شد